باز هم ناله و فریاد دلم می خواهد
هشتمین نور خداداد دلم می خواهد
شوق پابوسی شیرین به سرم افتاده
من اگر تیشه فرهاد دلم می خواهد
دست بر سینه، سلامی و سپس اذن دخول
گوشه صحن گوهر شاد دلم می خواهد
به امیدی که رضا ضامن من هم بشود
شده ام آهو و صیاد دلم می خواهد
همه با دست پر از سمت حرم می آیند
از همان که به همه داد، دلم می خواهد
از همان جنس نگاهی که در آن سلمانی
به سیه کاسه ای افتاد، دلم می خواهد
هر کجا رفته ام این درد مداوا نشده
چقدر پنجره فولاد دلم می خواهد
یا معین الضعفا ، جان جوادت مددی
که ز دستان تو امداد دلم می خواهد